loading...
سایت سرگرمی و تفریحی آسمان
ترانه بازدید : 103 پنجشنبه 23 آبان 1392 نظرات (0)

1- در مشرق زمین حادثه­ای رخ دهد که موجب حیرت و اندوه خواهد بود، گروهی که از اسلام بیگانه­اند بر کشور عراق مسلط می­شوند که در اثر سیاست غلطشان زندگی و معیشت مردم تنگ و سخت خواهد شد، با کشته شدن طاغوت زمان (احتمالاً صدام حسین تکریتی) بندگان با تقوا خوشحال می­شوند، چون کشته شود مردم براحتی به زیارت خانه خدا خواهد رفت، سعی کنید اعمالتان موجب دوستی و محبت ما به شما شود، و از گناهانی که موجب خشم و ناراحتی ماست بپرهیزید، زیرا ظهور ما امری است ناگهانی، و در آن حال دیگر توبه از گناه اثری ندارد.البحار/ 175/53

2- دل­های دوستان ما به دعای مستجاب ما مطمئن باشند، خداوند دعای پیوسته ما را در حفظ مومنان از شر دشمنان مستجاب می­فرمایند، ما در قله­های کوه، و بیابان­های تاریک، و صحراهای خشک برای شماها دعا می­کنیم، باید اهل باطل را بترسانید تا اهل ایمان خوشحال شوند، و مجرمان محزون و غمناک گردند، همواره دعای ما شامل حال اهل ایمان خواهد بود، اگر شیعیان ما بر وفای به عهد و پیمان الهی همدل بودند، سعادت دیدار ما از آنان به تأخیر نمی­افتاد.به نقل از احتجاج طبرسی/ 498/2 نامه شیخ مفید (ره)

3- شیعیان جاهل و نادان موجب ناراحتی و اذیت ما هستند، خداوند می­فرماید: «هر کس از یاد من روی گرداند زندگی سختی نصیبش می­شود. همان کتاب/ 473

4- در تشرف رویایی آیت الله نائینی فرمودند: ایران شیعه ،خانه ماست، می­شکند، خم می­شود، خطر هست، ولی ما حفظش می­کنیم، و نمی­گذاریم سقوط کند.کتاب هزار سخن از امام زمان نوشته موسسه توسعه فرهنگ قرآنی/ 45

5- شما خودتان را اصلاح کنید، ما به زیارتتان می­آییم. همان کتاب/

ترانه بازدید : 121 سه شنبه 21 آبان 1392 نظرات (0)

گریه بر امام حسين(عليه السلام) که ۱۴۰۰ سال پیش به شهادت رسیده اند چه نفعی دارد؟

 

پاسخ :
پاسخ از حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي (حفظه الله):
اشک ریختن بر مصیبت امام حسین(علیه السلام)، آثار فراوانی دارد، از جمله این که محبت اهل بیت (علیهم‏السلام) در قلب شیعیان حضور پیدا می‏کند؛ آنگاه دوست امامان معصوم (علیهم‏السلام) هرگز فکر و راه و روش آنان را رها نمی‏کند؛ زیرا رهبری جوارح به دست جانحه و دل است و زمامداری قلب را محبت به عهده می‏گیرد و دلِ دوستان حسین بن‏علی (علیه‏السلام) جوارح را به صَوْب صراط مستقیم رهنمود می‏شود.
خود آن بزرگوار نیز به این اصل کلی سفارش کردند که هر حادثهٴ تلخی پیش آمد کرد، آن را بهانه کنید و برای من اشک بریزید: «أو سمعتم بغریب أو شهید فاندبونى»[۱]؛ «هرگاه داستان غریب یا شهیدی را شنیدید، برای مظلومیت من گریه کنید»؛ زیرا اگر امام حسین (علیه‏السلام) به خلافت می‏رسید، دیگر غریب یا شهیدی وجود نداشت.
بنابراین، اصل کلی این است که هر حادثهٴ تلخ و ناگواری را باید بهانه کرد و برای سالار شهیدان اشک ریخت؛ نه آن‏که افراد داغدیده برای تسکین عواطف و احساسات خود آن حضرت (علیه‏السلام) را بهانه کنند و برای التیام زخم خویش اشک بریزند و ندبه نمایند و بین این دو گونه عزا داری فرق وافر است؛ زیرا محصول یکی تعزیت برای حضرت امام حسین (علیه‏السلام) است و نتیجهٴ دیگری تسلیت برای خود؛ هر چند ممکن است بهانه قرار دادن واقعهٴ جانسوز کربلا هم بی‏اثر نباشد.
http://rasekhoon.net

ترانه بازدید : 121 دوشنبه 20 آبان 1392 نظرات (0)

این تصویر که به تازگی بر شبکه های اجتماعی منتشر شده تا به حال ملیون ها بیننده داشته و اشک آنها را سرازیر کرده است. یکی از کودکان شرکت کننده در عزاداری های امام حسین (علیه السلام) در عالم کودکانه اش سعی می کند با بطری آب خود، شیرخواره امام حسین (علیه السلام) را سیراب کند. به گزارش شریان نیوز، این تصویر که به‌تازگی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده تا به حال ملیون ها بیننده داشته و اشک آنها را سرازیر کرده است. یکی از کودکان عراقي شرکت‌کننده در عزاداری سيدالشهداء(علیه السلام) در عالم کودکانه خود، سعی می‌کند با بطری آبش، طفل شیرخواره امام حسین(علیه السلام) را سیراب کند.

گریه

http://shariyan.com

ترانه بازدید : 97 دوشنبه 20 آبان 1392 نظرات (0)

عاشورا تجلّی خداست.
تا ظهر عاشورا کار عبد است و از ظهر به بعد، کار خدا.

نماز و روزه و قرآن و ایمان و… هر یک چهار فصل دارند. بهار ایمان، عاشورا است.

امام حسین (ع) را ابتدا خدا توسط عشق شهید کرد، سپس شمر به وسیله ي تیغ.

همه چیز از آب آفریده شده است . ماهی که از آب آفریده شده و غذایش آب است و در آب غوطه ور است ، دائم می گوید: آب، آب . جویبارها رودها را می جویند ودرودها دریا ر ا و دریاها اقیانوس را. اقیانوس ها هم آب آب می کنند و سر به آسماندبرمی دارند. مخلوق که هستی اي جز هستی خالق ندارد ، یکپارچه عطش به خالق است.


 شب هفتم محر م که اعلام شد آب را بر اصحاب و اهل بیت اباعبدالله (ع) بسته اند، اهل حرم هول کردند. حالا هم شب هاي هفتم محرّم که می گویند امشب آب بر اهل حرم بسته شد، ش یعه هول می کند. هول غ یر از خوف و ترس است . در خوف و ترس شخص کمی دوام می آورد، ولی وقتی هول آمد، بلافاصله از پا می افتد.

ترانه بازدید : 123 دوشنبه 20 آبان 1392 نظرات (0)

چرا مسلمانان در جنگ بدر آب را به روی کفار بستند که آنها در کربلا تلافی کنند؟

 

اگر به ساختار این سؤال (که بسیار نیز در سایت‌ها و افواه رایج شده است) دقت نمایید، متوجه می‌شوید که اصلاً برای پاسخ طرح نشده است، بلکه به دنبال القای سه مطلب است: اول آن که مسلمانان آب را در جنگ بدر به روی کفار بستند – و دوم آن که واقعه‌ی کربلا یک عکس‌العمل، انتقام و یا مقابله به مثل بوده است!  و سوم آن که در کربلا یک جنگ معمولی بین دو گروه مخالف هم رخ داده است، نه بین ظالم و مظلوم و ظلمی نیز اتفاق نیافتاده است. و البته به دنبال این القائات، اصلاً کاری هم ندارند که شما چه پاسخی می‌دهید؟

 

الف – پس، اول باید ثابت شود که مسلمانان آب را به روی کفار بسته‌اند! که البته چنین نبوده و در هیچ یک از تواریخ معتبر نیز چنین نیامده است، مضافاً بر این که همگان (مسلمان و غیره) می‌دانند که این روش با آموزه‌های اسلامی و نیز سیره‌ی نبی‌اکرم صلوات الله علیه و آله منافات دارد و اگر جایز بود، امام حسین علیه‌السلام که ابتدا بر شط مسلط بود نیز همین تاکتیک را به کار می‌بستند و هم چنین امیرالؤمنین، حضرت علی علیه‌السلام در جنگ صفین. نه این که دشمن و اسبان‌شان را سیراب کنند. در جنگ صفین نیروهای معاویه شریعه آب را گرفتند و مانع برداشتن آب شدند، امیرالؤمنین، علی علیه السلام دستور داد شریعه را بگیرند، حمله كردند و راه آب را باز كردند، آنان گفتند: حالا ما مانع آنها می‌شویم، امام فرمود: اگر چنین كنید چه فرقی بین شما و آنان خواهد بود؟ لذا مسلمانان مانع از دسترسی دشمن به آب نشدند.

 

ترانه بازدید : 112 دوشنبه 20 آبان 1392 نظرات (0)

عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام تنهايي و بي كسي امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام(ع) رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشاني خواست و عرضه داشت : برادر جان! اجازه ميدان مي دهي؟ امام حسين(ع) گريه شديدي كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار مني.

عباس(ع) عرض كرد: «سينه ام تنگي مي كند و از زندگي سـير گشتـه ام.» امام(ع) فرمودند: مقداري آب براي اين طفلان تهيه نما. جناب قمر بني هاشم(ع) مشك به دوش گرفت و روانه ميدان شد. با سپاه حريف، درباره آوردن آب به خيمه ها سخن گفت.

وقتي از آن ها مأيوس شد، نزد امام(ع) بازگشت و طغيان و سركشي دشمن را به عرض رسانيد. در اين حال صداي العطش كودكان فضاي خيمه ها را پر كرده بود.

سقّا نگاهي به چهره معصوم كودكان انداخت و بدون تأمل سوي شريعه فرات برگشت و به نگهبانان شريعه حمله كرد و جمع كثيري را كشت و وارد شريعه شد، دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه.

هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت براي محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش.

از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر مي رسيد. ابرص بن شيبان دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشك را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»، به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمي دارم.

در اين هنگام دست چپ حضرتش را حكيم بن طفيل از مچ قطع كرد. مشك را به دندان هاي مبارك گرفته سعي مي كرد آب را به خيام برساند. لذا خود را به روي مشك انداخت. در اين حال دشمن تيري به چشم و تيري به مشك زد، حكيم بن طفيل با گرزي آهنين فرق مبارك را نشانه گرفت و ضربتي وارد کرد و او را بر زمين انداخت.

عباس(ع) عرضه داشت: «يا ابا عبد الله عليك مني السلام»، اي اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب.

امام خود را به نعش برادر رسانيد، وقتي قمربني هاشم در بالين امام حسين(ع) جان سپرد، حضرت فرمودند: «الان انْكَسَر ظَهري»، عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست.

http://www.aviny.com

ترانه بازدید : 140 یکشنبه 19 آبان 1392 نظرات (0)
  1. مرحوم آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری رضوان الله علیه موقعی که سرپرستی حوزه علمیه اراک رابه عهده داشتند، برای حضرت آیه الله حاج مصطفی اراکی نقل فرموده بودند.هنگامی که من در کربلا بودم شبی که شب سه شنبه بود. در خواب دیدم شخصی به من گفت:
  2. شیخ عبدالکریم کارهایت را انجام بده سه روز دیگر خواهی مرد. من از خواب بیدار شدم و متحیر بودم .گفتم البته خواب است و ممکن است تعبیر نداشته باشد.روز سه شنبه و چهارشنبه مشغول درس و بحث بودم تا خواب از خاطرم رفت
  3. . روز پنج شنبه که تعطیل بود، با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم و در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد. ناهار را همانجا صرف کردیم پس از ناهار ساعتی خوابیدیم.در همین موقع لرزه شدیدی مرا گرفت. رفقا آنچه عبا و روانداز داشتند، روی من انداختند ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم حس کردم که حالم بسیار وخیم است.به رفقا گفتم مرا به منزلم برسانید.آنها وسیله ای فراهم کرده و زود مرا به شهر کربلا آوردند و به منزلم رساندند. در منزل بی حال و بی حس افتاده بودم و بسیار حالم دگرگون بود. در این میان به یاد خواب سه شب پیش افتادم . علائم مرگ را مشاهده کردم با در نظر گرفتن خواب احساس آخر عمر کردم .ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در طرف راست و چپ من نشستند وبه همدیگر نگاه می کردند و گفتند: اجل این مرد رسیده مشغول قبض روحش شویم .
  4. در همین حال با توجه عمیق قلبی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله (ع ) متوسل شدم و عرض کردم : ای حسین عزیز دستم خالی است کاری نکردم و زادی تهیه ننموده ام شما را به حق مادرتان زهرا(علیهاالسلام ) از من شفاعت کنید که خدا مرگ مرا تأخیر اندازد تا فکری به حال خود نمایم.بلافاصه پس از توسل دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند مرا قبض روح کنند آمد و گفت : حضرت سیدالشهدأ(ع ) فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما توسل کرده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم که عمرش را تأخیر اندازد.خداوند اجابت فرموده بنابر این شما روح او را قبض نکنید. در این موقع آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند:
  5. سمعاً و طاعه سپس دیدم آن دو نفر و فرستاده امام حسین (ع ) (سه نفری ) صعود کردند و رفتند.در این موقع احساس سلامتی کردم و صدای گریه و زاری شنیدم که بستگانم به سر و صورت می زدند. آهسته دستم را حرکت دادم و چشمم را گشودم ، دیدم چشمم را بسته اند و به رویم چیزی کشیده اند. خواستم پایم را جمع کنم ، ملتفت شدم که شستم (انگشت بزرگ پایم ) را بسته اند.دستم را برای برداشتن چیزی بلند کردم شنیدم می گویند ساکت شوید گریه نکنید که بدن حرکت دارد. آرام شدند و رواندازی که بر روی من انداخته بودند برداشتند و چشمم را گشودند و پایم را فوری باز کردند، با دست اشاره به دهانم کردم که به من آب بدهند.
  6. آب به دهانم ریختند کم کم از جا برخاستم و نشستم .تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمدالله از آن حالت به کلی خوب شدم . این موهبت به برکت مولایم آقا سیدالشهدأ(ع ) بود آری به خدا.
  7. http://alhosein3.persianblog.ir
ترانه بازدید : 145 شنبه 18 آبان 1392 نظرات (0)

پاسخ:

نکته‌ اول – چه کسی گفته که مطلق لعن کردن بد است؟! این انحراف را دشمنان اسلام شایع کردند تا کسی با لعن کردن دشمنان خدا، رسول (ص)، اهل بیت (ع) و اسلام و مسلمین، بغض آنها را در دل و کلام نپروراند، علیه ظالمین روشنگری و ضد تبلیغ صورت نپذیرد و لعن معاویه و یزید دیروز به «مرگ بر آمریکا، انگلیس و اسرائیل امروز نیانجامد»، تا آنها بتوانند راحت‌تر به ظلم و جنایات خود ادامه دهند.

خداوند متعال خود در قرآن کریم نه تنها کفار، منافقین و حتی دروغ‌گویان [کاذبین] را لعن کرده است، بلکه به لعن کردن انبیای الهی نیز تصریح نموده است، به ویژه لعن کفار بنی‌اسرائیل:

«لُعِنَ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ بَنی‏ إِسْرائیلَ عَلى‏ لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا یَعْتَدُونَ» (المائده، 78)

ترجمه: از بنى اسرائیل آنان كه كافر شدند بزبان داود و عیسى بن مریم لعنت و نفرین شدند. و این براى همان عصیانى بود كه ورزیدند و اصولا مردمى تجاوز پیشه بودند.

ترانه بازدید : 96 سه شنبه 14 آبان 1392 نظرات (0)

شبهه: شبه اي جديدا مطرح شده شايد هم منتازه شنيده ام در مورد وجود حضرت رقيه(س)که عده اي با سند و مدرک مي گويند چنين شخصيتي وجود ندارد .

در جواب اين سؤال، به اين مطلب توجه كنيد:
      1. سليمان بن ابراهيم قُندوزى حنفى در كتاب خود به نام «ينابيع الموده» در جلد دوم، بابى دارد در شهادت حضرت امام حسين(ع). در اين باب، از «مقتل ابى محتف» مطالبى را درباره امام حسين(ع) آورده است. در صفحه 416 جلد دوم چاپ هفتم، سال 1371 هجرى شمسى، از انتشارات «الشّريف الرّضى» قم، چنين مى‏ گويد: «و من كلام له عند وداعه مع اهله: اللهم انك شاهد على هؤلاء القوم الملاعين انّهم عمدوا ان لا يبقون من ذرية رسولك... ثم نادى: يا امّ كلثوم! و يا سكينة! و يا رقيّه! و يا زينب! يا اهل بيتى عليكنّ منّى السّلام...»
      در جلد يازدم «احقاق الحق»، ملحقات، در ص 633، متن «ينابيع الموده» را آورده است و گفته است كه در «ينابيع الموده»، ص 346 چنين آمده است: «... يا ام كلثوم! و يا سُكَينة! و يا رقيه و يا عاتكة و يا زينب...» كتاب احقاق الحق، نوشته قاضى نور الله حسينى مرعشى شوشترى است. حضرت آية‏الله نجفى مرعشى، بر اين كتاب تعليقات و ملحقاتى دارد. اين تعليقات و ملحقات بسيار مهم است. كتابخانه آية‏الله نجفى مرعشى اين كتاب را به چاپ رسانده است. در مسائل اختلافى بين شيعه و سنى، داور خوبى است. اين كتاب به زبان عربى است.
      2. در «كشف الغمه» جلد دوم، چاپ اول، تبريز، 1381 هجرى قمرى، ص 38 مى‏ گويد: قال كمال الدين: كان له من الاولاد ذكورا و اناثا عشرة، ستة ذكور و اربع اناث.
      كمال الدين مى‏ گويد: امام حسين ده فرزند داشت. شش پسر و چهار دختر. كمال‏الدين از دخترها زينب، فاطمه و سكينه را نام برد و چهارمى را نام نمى‏ برد، (بحارالانوار، ج 45، ص 331 نيز همين حرف را از كمال‏الدين بنى طلحه نقل كرده است).
      3. نويسنده كتاب «ناسخ التواريخ»، سيد الشهداء در ص 238، چاپ سوم جلد چهارم آورده است: محمد بن طلحه شافعى در «مطالب السؤل» مى‏ گويد: امام حسين(ع) چهار دختر داشت: فاطمه، سكينه، زينب و چهارمى را نام نبرده است.

ترانه بازدید : 106 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)

عـلى (عـليـه السلام ) داراى هشت ويژگى است كه احدى از گذشتگان و آيندگان ، از اين ويژگيها را ندارد:

1 ـ او برادر من در دنيا و آخرت است و هيچ كس داراى اين مقام نيست .
2 ـ تو اى فاطمه ! سرور بانوان بهشت ، همسر او هستى .
3 ـ و دو سبط رحمت ، دو سبط من ، پسران او هستند.
4 ـ بـرادر عـلى (عـليـه السـلام ) (يـعـنـى جـعـفـر طـَيـّار) بـه دو بال آرايش شده و در بهشت همراه
فرشتگان به پرواز درآيد و هرجا كه بخواهد پرواز مى كند.
5 ـ علم گذشتگان و آيندگان ، نزد اوست .
6 ـ او نخستين فردى است كه به من ايمان آورد.
7 ـ او آخرين فردى است كه با من هنگام مرگ ، ديدار نمايد.
8 ـ او وصىّ من و وارث همه اوصيا است .
4 ـ معيار شناخت مؤ من از منافق
http://www.sarbazaneislam.com
ترانه بازدید : 121 چهارشنبه 01 آبان 1392 نظرات (0)
شخصى نزد امير مؤ منان عليه السلام آمد و گفت : اى اميرمؤ منان ! از نماز شب محروم شده ام
حضرت فرمود: گناهانت تو را مقيّد كره و دست و پايت را بسته اند.
كلينى قدس سره در باب ذنوب از كتاب ايمان و كفر، نقل مى نمايد كه امام صادق عليه السلام
فرمود: چون مرد گناه كند، از نماز شب محروم گردد و عمل زشت ، از چاقويى كه در گوشت فرو
رود، سريعتر در كسى كه مرتكب آن شده ، فرو مى رود.
شخصى نزد سلمان فارسى آمد گفت : اى اباعبدالله ! من توان آن ندارم كه در شب نماز به جاى
آورم . سلمان گفت : در روز گناه مكن
 
 
ترانه بازدید : 110 سه شنبه 23 مهر 1392 نظرات (0)

حضرت رضا علیه السلام در مرو، و ولیعهد بودند، آن ولیعهدی اجباری که همه‏ می‏دانیم مأمون بالاجبار حضرت را وادار (به پذیرش آن) کرد و حضرت هم آخر با این شرط قبول کردند که عملا دست به هیچ کاری نزنند چون شرایط، آن طوری که حضرت‏ می‏خواستند عمل بکنند فراهم نبود، اگر هم می‏خواستند آن طوری که شرایط فراهم بود کار بکنند، جز اینکه جزء عمله واکله مأمون قرار بگیرند چیز دیگری نبود. این سیاست حضرت، مأمون را از نتیجه‏ای که می‏خواست بگیرد که از حیثیت حضرت رضا استفاده بکند، قهرا محروم کرد یعنی سیاست مأمون‏ با این کار خنثی می‏شد.
می‏دیدند علی بن موسی الرضا ( ع ) ولیعهد هست ولی‏ در هیچ کاری مداخله نمی‏کند. این خودش عملا اعتراض و صحه نگذاشتن روی‏ کارهای مأمون بود. روز عید اضحی ( عید قربان ) پیش آمد. مأمون فرستاد خدمت حضرت که خواهش می‏کنم نماز عید را شما بجای من بروید شرکت کنید. حضرت فرمود: من شرط کرده‏ام که در هیچ کاری مداخله نکنم و مداخله نمی‏کنم. گفت: نه، این نماز است و عبادت، و به علاوه این مداخله نکردن شما سر و صدای مردم را نسبت به من درآورده است. مردم می‏گویند چرا علی بن‏ موسی الرضا در هیچ کاری مداخله نمی‏کند؟! درست است که شما شرط کرده‏اید، ولی این یک نماز بیشتر نیست. همین قدر بروید که دیگر مردم خیلی به‏ ما حرف نزنند. فرمود: بسیار خوب، من می‏روم اما به آن سنتی رفتار می‏کنم که جدم رفتار می‏کرد، یعنی به سنت اسلامی که جدم عمل کرد عمل می‏کنم‏ نه به این سنتهایی که امروز رایج است. گفتند در این جهت مختارید. اعلام شد که نماز عید قربان را علی بن موسی الرضا ( ع ) می‏خواند.

ترانه بازدید : 133 دوشنبه 22 مهر 1392 نظرات (0)
  1. احيا و نماز و عبادت در شب عرفه
  2. دعا در شب عرفه (كه گفته شده است مستجاب مي‌گردد) .
  3. زيارت امام حسين (ع) در شب عرفه.
  4. غسل.
  5. روزه روز عرفه (اگر سبب ضعف و مانع از دعا و مناجات نشود) .
  6. قرائت دعاي عرفه امام حسين عليه السلام (كه بهتر است بعد از نماز عصر باشد) .
  7. قرائت دعاي عرفه امام سجاد عليه السلام (كه در صحيفه سجاديه موجود است).
  8. زيارت امام حسين (ع) در روز عرفه.
  9. زيارت حضرت اباالفضل العباس (س) در روز عرفه .
  10. اعتراف و اقرار به گناهان.
  11. دو رکعت نماز که در رکعت اوّل بعد از حمد، سوره  توحيد و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره کافرون خوانده مي‌شود. سپس چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد،پنجاه مرتبه سوره توحيد (اين نماز در واقع همان نماز حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام است) .
  12. http://www.valiasr-aj.com
ترانه بازدید : 111 یکشنبه 21 مهر 1392 نظرات (0)

حضرت آدم (ع) در عرفات:

فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه كَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ

آدم از پروردگارش كلماتی دریافت داشت و با آن بسوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است.

طبق روایت امام صادق(ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار كوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:

ـ چرا گریه می كنی ای آدم؟

ـ چگونه می توانم گریه نكنم در حالیكه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.

ـ ای آدم به درگاه خدا توبه كن و بسوی او بازگرد.

ـ چگونه توبه كنم؟

جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل بهنگام خروج از مكه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیك گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع كرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و كلماتی را كه از پروردگار دریافت كرده بود به وی تعلیم داد، این كلمات عبارت بودند از:

خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می گویم سُبحانَكَ اللهُمَ وَ بِحمدِك

ترانه بازدید : 153 چهارشنبه 10 مهر 1392 نظرات (0)

ما روایت داریم وقتی بنده احرام را بست و محرم شد، آن موقع از بالای سرش حضرت حق می فرماید:"استأنف فی العمل" عملت را از سر بگیر، یعنی گذشته ات را بخشیدیم.

*مردم را اذیت نکنید. یک چیزهای عرفی هم در کنار مکه رفتن رسم شده است که مثلا یک عده حتما باید بروند خدا حافظی کنند ببینید اینها درست نیست ما نباید مردم را اذیت کنیم. مثلا فردی درقم یک مهمانی دارد از اصفهان یک عده را دعوت می کند، اگه نیای دلم می شکند! تو این راه ها، ان شاء الله هیچی نمی شود، ولی چرا مردم رو از کنج عافیت بیرون می آوری؟ چرا اصلا جرأت می کنی؟!  اینها اشتباه است.

*یک عده که می روند مکه مجتهد می شوند! نمی دانم چه چیزی است؟ اینجا شکیات نماز را بلد نیست، آنجا مجتهد می شود!

*دعای «اللهم کن لولیک» را در مکه زیاد بخوانید این دعای نازنین "اللهم کن لولیک" را ما درمکه باید زیاد بخوانیم، کسی هم نشنود! سعی بکنید اصلا دعاهایتان را کسی نشنود.

مرحوم ابن میثم قریب به این مضامین دارد و از جاهای دیگر هم هست که عزیزان خدا العیاذ بالله جسم نیست که در یک جا باشد، در یک جا نباشد. خدا همه جا هست دیگر. "و هو معکم این ما کنتم" اما آنجا به ما می گویند دور کعبه بگردید، طواف کنید، علتش چیست؟ علتش این است، این را گذاشته اند رمز این باشد که ما باید دور خدا بگردیم. این طواف رمز دور خدا گردیدن است. شکرانه بخشش گناهان حالا به هر حال مکه که مشرف می شوید، بدانید که خدا گناهان را می بخشد، حالا به شکرانه این ما هم تصمیم بگیریم دربرگشتن گناه نکنیم. نمی گیم ما معصوم می شویم اما بنا بر این است که گناه نکنیم.

*خانه خدا را خرج نکن! وقتی که برگشتیم از مکه هرچی که پیش می آید، باید بسنجیم ببینیم با خدا محوری جور می آید یا نه، نه اینکه فقط یک قسم یاد بگیریم، بعضی ها فقط یک قسم یاد می گیرند، به آن خانه خدا که رفته بودم این طور شد، به آن خانه خدا فلان چیز گران شده است، ضرر می کند، به آن خانه خدا، فقط یک قسم. حاجی شدی حالا دیگر انقدر خانه خدا را خرج نکن.

http://khabaronline.ir

ترانه بازدید : 323 یکشنبه 07 مهر 1392 نظرات (0)

حضرت امام صادق (ع) می فرمایند: هر چیزی تسبیح و حمد خداوند را می گوید، حتی هنگامی که دیواری می شکافد و صدایی از آن به گوش می رسد، آن نیز تسبیح خداوند است و همچنین در روایات مفصلی درباره ی اصوات و اذکار حیوانات از امام حسین (ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: اذا صاحَ الشاهین، یقولُ: سبُحانَ الله حَقاً حَقاً؛ وقتی شاهین صدا می کند، می گوید: سبحان الله، و هنگامی که هُدهُد صدا می زند می گوید: ما اَشقی مَن عَصَی الله؛ چه مجرم و جنایتکار است کسی که به نسبت خداوند عاصی و گنهکار شود، و هنگامی که بلبل نغمه سر می دهد می گوید: لا اله الا الله. (موسوعة کلمات الامام الحسین (ع): 28)

همچنین آمده است، چکاوک که پرنده ای است کوچک و خوش آواز و شبیه گنجشک ولی کمی بزرگتر از او، برای خداوند بسیار تسبیح و ذکر می گوید به نحوی که ذکر و تسبیح آن برای خداوند متعال، لَعن و نفرین کردن بر دشمنان آل محمد (ص) است که می گوید: خداوند دشمنان آل محمد (ص) را لعنت نماید (سفینة البحار، ج2: 299)، و از امام حسین (ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: وَ اِذا صَهَلَ الفَرَسُ یَقولُ: سُبحانَ رَبَّنا سُبحانَه؛ وقتی اسبی شیهه می کشد می گوید: پاک و منزه است پروردگار ما. (موسوعة کلمات الامام الحسین (ع): 32)

در روایتی دیگر نیز آمده است که امام باقر (ع) روزی صدای گنجشکانی را شنیدند و فرمودند: می دانید این ها چه می گویند؟ ابوحمزه ثمالی که همراه امام بود می گوید: عرض کردم: نه!
سپس امام فرمودند: یُسَبحِنَ رَبهُنَ عَزَّوَجَل وَ یسئلنَ قُوتَ یَومِهِنّ؛ این ها تسبیح خداوند بزرگ را می گویند و روزی خود را از او می خواهند (تفسیر المیزان، ج13: 122)، و همچنین اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) نقل کرده است که ایشان فرموده اند: هیچ پرنده ای در صحرا و دریا صید نمی شود، و هیچ حیوان وحشی به دام صیاد نمی افتد، مگر به خاطر ترک نمودن تسبیح خداوند. (نورالثقلین، ج3: 168؛ آمال الواعظین، ج1: 81، 83).

http://qudsonline.ir

ترانه بازدید : 102 یکشنبه 31 شهریور 1392 نظرات (0)

از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده اند که فرمود: این آیه را در هیچ خانه ای نخوانند مگر این که شیاطین سی روز آن خانه را رها کنند و ساحر و ساحره یی در آن درنیاید، چهل شب و از حضرت علی علیه السلام می آید که فرمود:

از پیامبر شنیدم بر چوب پاره های منبر در حالی که می گفت: هر کس آیةُ الکرسی را به دنبال هر نماز واجبی بخواند او را از وارد شدن به بهشت باز نمی دارد، مگر مرگ و بر آن مواظبت نمی ورزد [یعنی پیوسته نمی خواند [مگر صدّیقی یا عابدی و هر کس آن را بخواند وقتی که به رختخواب خود می رود. خداوند او را ایمن می دارد و همسایه اش را و همسایه همسایه اش را و خانه هایی را که گرداگردِ او است.

گویند: صحابه درباره فاضل ترین آیه در قرآن با هم سخن می گفتند، پس حضرت علی علیه السلام آنان را فرمود: شما درباره آیة الکرسی چه می گویید؟ آنگاه گفت: رسول صلی الله علیه و آله مرا گفت: ای علی! سید بشر، آدم است و سیّد عرب، محمد صلی الله علیه و آله و در این فخری نیست و سید کلام، قرآن است و سیّد قرآن، بقره است و سید بقره، آیة الکرسی.

و باز از حضرت علی علیه السلام روایت کرده اند که: چون روز بَدْر بود، من قتال کردم. آنگاه به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدم تا چه می کند، چون آمدم دیدم که در سجده است و می گوید: «یا حیُّ یا قَیوُّمُ» و بر آن چیزی نمی افزاید؛ آنگاه باز به قتال بازگشتم. سپس باز آمدم و او همان کلمات را می گفت و همچنان می رفتم و می آمدم و به او می نگریستم و او بر آن گفتار چیزی نمی افزود، تا اینکه خداوند او را فتح داد.

http://www.hawzah.net

ترانه بازدید : 117 جمعه 29 شهریور 1392 نظرات (1)

1 تا 3 سالگی: یادمان باشد که بذر ایمان از همان سال‌های اولیه زندگی کاشته می‌شود. بنابراین خداشناسی در این سن اهمیت زیادی دارد. کودکان نوپا می‌توانند کلماتی را که از مفاهیم مقدس برخوردارند یاد بگیرند. در ابتدا، آموزش باید از کلماتی مانند: قرآن، خدا، پیامبر و امام آغاز شود. اگر بچه‌ها به سادگی با این کلمات مأنوس نشوند، بعدها پایه ای برای آموزش مفاهیم بزرگ نخواهند داشت.
همچنین باید اعتقاد به عشق و محبت را در آن‌ها تقویت کنید؛ این مهم‌ترین چیزی است که خدا را به کودکان خردسال می‌فهماند. به آن‌ها بگویید که خداوند دوستشان دارد و همواره از بچه‌ها مراقبت می‌کند. نکته دیگر این که کودک به این جهت که یکی از وابسته‌ترین موجودات دنیاست، در تأمین نیازهای خویش، به والدین وابستگی کامل دارد. اگر کودک از این جهت مشکلی نداشته باشد و والدین در محبت و توجه به او از چیزی فروگذار نکنند، از اعتماد به آن‌ها، اعتماد و توکل به خدا را نیز می‌آموزد.

خدا

ترانه بازدید : 495 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (0)

چیزهاي دائمی را از خدا بخواهیم. بهشت دائم است، ولی جهنّم روزي خاموش و تمام می شود. بهشت صفا و وفا و عزّت خداست . بهشت بیشه ي الهی و علی (ع) شیر آن است.

راه بهشت آسان است و راه جهنّم سخت و مشقت بار؛ پس چرا راه جهنّم را طی کنیم؟ نمونه اش صدق و کذب است . پیامبر اکرم (ص) بر شریعت سهله ي سمحه مبعوث گردیده است.

خنکی هاي دنیا نسیم بهشت است و گرمی هاي آن، دود و بخار جهنّم؛ مثل حسد و غضب و حرص.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود:
همانا بین حقّ و باطل جز به اندازه ي چهار انگشت فاصله نیست؛  باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم . فاصله ي دنیا و آخرت و جهنّم و بهشت چهار انگشت است؛ دنیا و جهنّم، شنیدم است و آخرت و بهشت، دیدم دیده اي که با شمس نبوت و ماه ولایت باز شود، چه خوب است.

ترانه بازدید : 94 چهارشنبه 27 شهریور 1392 نظرات (0)

مرحوم دولابی میفرمودند:

کسی که خود را محروم ترین افراد می داند، اگر اندکی در مورد آنچه خدا به او عطا نموده است فکر کند، خود را غرق در عطاه اي خدا خواهد یافت. مسأله اینجاست که ما کمتر به داده هاي خدا ف کر م ی کنیم و بیشتر حواسمان دنبال چیزهایی است که ندار یم. آنچه را که خدا به مصلحت ما ندیده و نداده است که هر چه هم تقلاّ کنیم، به ما نخواهد رسید و حسرت آن بر دلمان خواهد ماند؛ آنچه را هم دار یم که هیچ وقت به آن نگاه نکردیم که ببینیم و لذت
آن را ببر یم، لذا یک پارچه غصه و حسرت و احساس محرومیت شده ایم. همین اعضاي سالم بدنمان را فکر کنیم که هر کدامش چقدر می ارزد.

 

ترانه بازدید : 106 سه شنبه 26 شهریور 1392 نظرات (0)

مرحوم دولابی میفرمودند:

تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است . تا به خدا می گویید خد ایا تو غفّاري، تو ستّا ری و رحمانی و… خدا می فرماید خودت غفّاري، خودت ستّاري ...کار محبت همین است

 

ترانه بازدید : 141 دوشنبه 25 شهریور 1392 نظرات (0)

اگر با مشکلات فراوانی مواجه هستید با شماره ۲ و داخلی ۱۵۳ تماس بگیرید.

با تماس با این شماره مهم و ضروری راهی مطمئن و شایسته برای مبارزه و در نتیجه پیروزی بر مشکلات به شما معرفی می‌شود و در طول تاریخ انسان‌های زیادی با این شماره تماس گرفته و توانسته‌اند بر مشکلات غلبه کنند، برای شما به محض تماس با این شماره آیه نورانی زیر تلاوت خواهد شد:

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ : ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است) (البقرة : ۱۵۳)

اگر ثروت می‌خواهید با این شماره‌ها تماس بگیرید (شماره ۵ و داخلی ۶۶) (شماره ۵۳ و داخلی ۳۹)

با تماس با این شماره به شما گفته خواهد شد که یکی از مهم‌ترین اسرار برای ثروتمند شدن یک جامعه، عمل کردن به دستورات و توصیه های کتاب‌های آسمانی و در حال حاضر قرآن مجید است که طبق وعده خداوند متعال در این صورت انسان‌ها از برکات آسمانی و زمینی برخوردار می‌شوند.

( وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا یَعْمَلُونَ : و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است، عمل می‌کردند، قطعاً از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار می‌شدند. از میان آنان گروهی میانه‌رو هستند، و بسیاری از ایشان بد رفتار می‌کنند) (المائدة : ۶۶)

ترانه بازدید : 142 شنبه 16 شهریور 1392 نظرات (0)

هر وقت از خدا راضی شد ي، حضرت رضا (ع) را زیارت کرده اي و اگر امام
رضا (ع) را زیارت کنی، از خدا راضی می شوي

مرحوم دولابی

ترانه بازدید : 140 شنبه 16 شهریور 1392 نظرات (0)

روایت شده که روزی «حضرت عیسی» (ع) در مناجات باخداوند سبحان عرض کرد: «خدایا! می خواهم یکی از دوستان خود را به من معرّفی کنی. » خطاب رسید: «به فلان جا برو که آن جا از دوستان ما زندگی می کند. » حضرت به آن مکان رفت. پیرزنی را دید که نه چشم دارد ونه دست و پای سالم وحشرات به بدن او چسبیده اند. امّا ذکر زبانش«الحمدالله علی نعمائه والشّکر علی آلائه» بود! حضرت عیسی(ع) ازحالت آن زن تعجّب کرد، جلو رفت وبه او سلام نمود. زن گفت: «علیک السّلام یا روح الله. » فرمود: «ای زن! تو هرگز مرا ندیده ای، چگونه نامم را بر زبان جاری کردی؟! » گفت: «آن دوستی که تو را به سوی من فرستاده، تو را نیز به من معرفی کرده. »

حضرت فرمود: «تو نه چشم داری و نه دست و پای سالم! پس برای چه این گونه به شکر الهی مشغول هستی ؟» عرض کرد: «الحمدالله دلی دارم ذاکر وزبانی شاکر، و تنی صابر، خدا را شکر می کنم؛چون که هرچه وسیله ی معصیت بوده ارمن گرفته. اگر چشم داشتم ممکن بود به نا محرم نگاه مکنم و اگر دست داشتم لقمه ی حرام می خوردم و اگر پای سالم داشتم از پی لذّات نامشروع می رفتم. این نعمت هایی که خدا به من داده به هیچ کس نداده است. »

ترانه بازدید : 153 جمعه 15 شهریور 1392 نظرات (0)

مرحوم دولابی می فرمودند:

دعا بکن، ولی اگر اجابت نشد ، با خدا دعوا نکن و میانه ات به هم نخورد. چون تو جاهلی و او خبیر و عالم است. خدا کاري را اشتباه نکرده است که با دعاي تو به اشتباهش پی ببرد و آن را درست کند، بخل هم نورزیده است که با التماس تو دست از بخل بر دارد و آنچه را که مصلحت تو بود و در اثر بخل نداده بود، به تو بدهد.

منبع:کتاب مصباح الهدی

ترانه بازدید : 162 سه شنبه 12 شهریور 1392 نظرات (0)

مشاطه ی  فرعون

یک وقت زن مشاطه سر دختر فرعون را خواست شانه کند، در هنگام شروع گفت: «بسم الله الرحمن الرحیم» این دختر چنین عبارتی به گوشش نخورده بود! گفت: «این کلمه چیست؟» گفت: «حقیقت این است که پدر تو آدم متقلب و حقه بازی است که ادعای خدایی می کند. خدا حقیقت دیگری است خدا آن است که موسی(ع) می گوید. » کم کم خبر را به نزد فرعون بردند. در تاریخ آمده است که این زن را با چهار فرزندش آوردند. گفتند: «درمیان مردم از عقایدت دست بردار، رهایت می کنیم. » ‌گفت: «دست نمی کشم، احداً‌ احداً احداً. خدا، ‌ خدای موسی است و فرعون دروغ می گوید. » آتش برافروخته، دستور دادند فرزندانش را یکی یکی در آتش افکندند.

 

ترانه بازدید : 146 دوشنبه 11 شهریور 1392 نظرات (0)

در روایتی منسوب به امام صادق(ع)آمده است:
«حب الدنیا إذا أضاء علی سر عبد أخلاه عن کل شاغل، و کل ذکر سوی الله ظلمة، و المحب أخلص الناس سر الله تعالی، و أصدقهم قولا، و أوفاهم عهدا»
«نورمحبت خدا هر گاه بر درون بنده ای بتابد، ‌ او را از هر مشغله ی دیگری تهی گرداند و هر یادی جز خدا تاریکی است. دلداده ی خدا مخلص ترین بنده ی خداست و راستگوترین مردمان و وفادارترین آنها به عهد و پیمان.»

http://www.rasekhoon.net

ترانه بازدید : 107 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

حکایتی از «حضرت داوود» (ع) نقل شده، به این مضمون که: «آن حضرت در حال عبور از بیابانی مورچه ای را دید که کارش این بود که مرتب از تپه ای خاک بر می داشت و به جای دیگری می ریخت، از خداوند خواست که از راز این کار آگاه شود. مورچه به سخن آمد که: «معشوقی دارم که شرط وصل خود را آوردن تمام خاک های آن تپه در این محل قرار داده است! »

حضرت فرمود: «با این جثه ی کوچک، تو تا کی می توانی خاک های این تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل کنی، و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد؟» مورچه گفت: «همه ی این ها را می دانم، ولی خوشم که اگر در راه این کار بمیرم به عشق محبوبم مرده ام!» دراین جا حضرت داوود(ع) منقلب شد و فهمید این جریان «درسی برای او بود. »

کیمیای محبت، ص (62)

rasekhoon.net

ترانه بازدید : 127 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

امام صادق

شخص مقدس مآبی خدمت حضرت صادق 7 عرض کرد: برخی از کسانی که می گویند ما از دوستان اهل بیت : هستیم، مرتکب گناهان متعددي می شوند، آیا می توانیم به آنها فاسق بگوییم؟ حضرت  که چهارزانو نشسته بودند ، به حال غضب در آمد ند و دوزانو نشستند و فرمودند : پناه می برم به خدا که کسی به دوست ما فاسق
بگوید . حضرت ارتکاب گناهان را انکار نفرمود . عرض کرد: پس چه بگوییم؟
حضرت 7 فرمود: اگر خواستید، می توانید بگویید فاسق العمل

ترانه بازدید : 111 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

هر زنی که مردش از او رضا باشد ، آن زن عزیز خداست. هر مردي هم که زنش از او رضا باشد ، آن مرد عزیز خداست؛ کمال زن و مرد در این است و بقیه اش دیگرحرف است.

چنین زن و مردي را خدا از همه ي اعمالشان راضی است. خوب رفتار کردن با زن ، هنر دین است . مردي که با زنش خوب رفتار کند، همه جا آقاست.

زن هم وقتی مردش از او رضا باشد ، می تواند هم ه ي کارهایش را به خو بی انجام دهد . نمونه ي کامل یک زن و ش وهر مؤمن ، حضرت علی و حضرت فاطمه می باشند که یک روح و یک جان بودند در دو پیکر.

مرحوم دولابی

عزیزخدا

ترانه بازدید : 112 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

پیامبر 6 نوجوانی را دیدند که هنوز به سنّ بلوغ نرسیده بود و تبسمی بشارت آمیز بر لب داشت و به حضرت سلام کرد . حضرت بر اي رشد دادن او به اوفرمودند: آیا مرا دوست داري؟ عرض کرد : به خدا آري . فرمودند: مثل پدرت؟ عرض کرد: بیشتر. فرمودند: مثل مادرت؟ عرض کرد: بیشتر. فرمودند: مثل خودت؟ عرض کرد:به خدا بیشتر . فرمودند: مثل پروردگارت؟ جوان با صداي بلند عرض کرد : الله، الله، الله،خدا مرا امر کرده است شما را دوست بدارم . این کلام از شما درست نیست، از غیرشما هم درست نیست . (سه بار الله؛ یکی مال فعل و یکی صفت و یکی ذات، یا
یکی دنی ا و یکی برزخ و یکی قیامت ) بعد حضرت به او فرمودند : بیا جلو و او را کنارخودشان نشاندند و از اصحاب پرسیدند کسی هس ت مرا مثل این جوان دوست بدارد؟ همه ي سرها پایین افتاد .

 

منبع:مصباح الهدی

ترانه بازدید : 112 سه شنبه 05 شهریور 1392 نظرات (0)

با خدا حرف بزن . گرچه امیدوارم با خدا و خوبان با لب حرف نزنی و با عملت حرف بزنی. دست محبت بر سر یتیم بکش و با این کارت به خدا و خوبان بگو من هم یتیمم، شما هم دست محبتی بر سر من بکشید. به فقیر چیزي بده و با این عملت به خدا و خوبان بگو من هم فقیرم، شما هم به من بدهید. عیب اشخاص را بپوشان و سترکن و با این کارت به خدا و خوبان بگو من هم عیوبی دارم، شما هم عیوب مرا بپوشانید و ستر کنید.

 

مرحوم دولابی

ترانه بازدید : 233 دوشنبه 04 شهریور 1392 نظرات (0)

خدا عبادت وعده ي بعد را نخواسته است ؛ ولی ما روزي سال  بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ي بعد زنده باشیم.

دندان طمع د نیا را بکن. حتّی اگر دیدي هر چه سعی می کن ی، نماز و عباداتت هم درست نمی شود، دندان طمع آخرت را هم بکن. طمع فقط به خدا خوب است.

در د نیا اگر خودت را مهمان حساب کنی و حق تعالی را میزبان، همه ي غصه هامی رود. چون هزار غصه به دل میزبان است که دل مهمان از یکی از آنها خبر ندارد.

هیچ ابتلائی، چه دنیایی و چه آخرتی، به مؤمنی نمی رسد، الاّ ضامنش خداست وخدا جبران می کند.

به خودت بگو خدا با من است . توجه به این حق یقت سبب م ی شود مردن هم براي انسان آسان شود، چه برسد به مش کلات کوچک تر. این حرفت هم راست است،چون خدا با همه هست.

منبع:مصباح الهدی

ترانه بازدید : 110 شنبه 26 مرداد 1392 نظرات (1)

مرحوم دولابی میفرمودند

لبت را کنترل کن .ولو به تو سخت بگذرد گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو.حتی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف میکردی فی الواقع راست میگفتی و خدا خوب خدایی بود

خدا

ترانه بازدید : 106 دوشنبه 21 مرداد 1392 نظرات (0)

یکی به قدم رفت یکی به ندم یکی به همم:

عابد به قدم رفت و به ثواب رسید

عاصی به ندم رفت و به رحمت رسید

عارف به همم رفت و به قربت رسید

خدا

ترانه بازدید : 107 دوشنبه 14 مرداد 1392 نظرات (0)

برای درمان عصبانیت با اعتقاد کامل زیاد صلوات بفرستید

برای کسی که نماز نمیخواند نماز جعفر طیار را بخوانید و در سجده اخر برای این مقصود دعا کنید و گریه کنید

برای تمرکز داشتن بگویید لا اله الا الله

برای رفع اختلاف زن و شوهر صدقه متععد به افراد متعدد به دفعات زیاد بدهند و برای اصلاح ذات هم دعا کنند

http://www.bahjat.org

 

ترانه بازدید : 131 سه شنبه 01 مرداد 1392 نظرات (3)

استاد عرفان مرحوم حاج اسماعیل دولابی نقل میکردند:

  • خداوند نه رازی است عقل ستیز که نازنینی است عشق پسند و همین است راز آنکه پیامبران بر خلاف فیلسوفان چنین مقبول خلایق افتاده اند و دل از خداجویان برده اند.


 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
آسمان هفتم مطالب روانشناسی نوآوری مطالب عرفانی مذهبی آسمان عکس آشپزی دکوراسیون
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 805
  • کل نظرات : 61
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 42
  • آی پی دیروز : 70
  • بازدید امروز : 160
  • باردید دیروز : 199
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 997
  • بازدید ماه : 2,859
  • بازدید سال : 31,591
  • بازدید کلی : 224,008